#گودبای_تهران_پارت_125

-مگه نمیخواستی بری سرخاکه مامانت

یهو پرید

با جیغ گفت: واااای دیر شد نههه؟

-نه هنوز ،پاشو حاضرشو بریم

سریع بلند شد خودشو پرت کرد تو سرویس بهداشتی!

امان از دست تو توله!

از اتاقش اومدم بیرون ، از پلهام اومدم پایینو ی راست رفتم سمت اتاق خودم

فقط پیرهنمو با ی پیرهن مشکی عوض کردم عوض کردم

رفتم جلو اینه چشمام از بی خوابی قرمز بود

موهامم از دیشب حالتشو از دست نداده بود

خلاصه این که کتمو برداشتمو رفتم تو سالن نشستم رو مبل!

گوشیو برداشتمو شماره مورده نظرمو گرفتم

بعد ی بوق جواب داد :جانم اقا


romangram.com | @romangram_com