#غرور_و_عشق_و_غیرت_پارت_94

کشیدممممممممممممممممممممممم آرتام یک پارچه گذاشت روی دهنم تا داد
نزنم.
با صورت عصبانی زل زد بهم:
-ساکت شو دختره ی جیغ جیغو الان همه میریزن تو اتاقم فک میکنن اینجا چه
خبره..
پسره خل من وانداخته رو تخت ، بالا تنش لخته دستش رو دهنمه بعد میگه بقیه
چی فکر میکنن ، خوب خره هر کی من وتو رو تو این وعض ببینه تا عقدمون نکنن که
ولمون نمیکنن، همینطور که داشتم خفه میشدم. چشم و ابرو اومدم دستت وبردار
-دستم و برمیدارم فقط جیغ نزن اکی؟؟
باسر به معنای موافقت سر تکون دادم .
دستش و آروم برداشت هم دهن باز کردم فحشش بدم ، فهمید سریع پارچه رو
گرفت جلو دهنم.
با دست آزادش یک تی شرت از رو تخت برداشت و تنش کرد ، چشمم مدام رو
عضله هاش بود ، خداییش هیکلش توپ بود ، جون میداد واسه دید زدن.

دستش و محکم گاز گرفتم و از تخت بلند شدم یک لگد به پاش زدم که از درد
ابروهاش به هم نزدیک شد.
به سمت در رفتم که از پشت گرفتم و به در چسبوندم:
-ببین دختره وحشی ، اگه یک درصد فکر میکردم که میتونی من و شیفته خودت
کنی مطمئن شدم که عرضه این کارم نداری، تو یک دختره جیغ جیغویی ، که خودت
و انداختی تو اتاق من تا به روشی که مختص امثال شماست منو تو چنگ خودت
بگیری ولی کور....
هنوز حرفش تموم نشده بود که دستم رو صورتش فرود اومد، از خشم میلرزیدم.
فاصلش باهام خیلی نزدیک بود ، صورتش تو صورتم بود، با بهت زل زده بود بهم
با خونسردی که تو صورتم بود ولی تو چشام از حرفش سوزش ایجاد شده بود زل زدم
بهش:
-کاری میکنم که طوری عاشق همین دختر وحشی بشی که زندگیت و به پام بریزی،
کاری میکنم که به دست و پام بیفتی ، کاری میکنم...
سعی میکردم بغضم و قورت بدم ولی سوزش چشام نمیذاشت ، چشام پر اشک شده

romangram.com | @romangram_com