#گندم_پارت_60
پدرکامیار-پس فقط میمونه ترتیب تقسیم!
پدرم-اونم که مسئله ای نیس.طبق قانون وراثت پسردوتا دختر یکی.
عمه هام یک دفعه ساکت شدن که عباس آقاگفت:
-خب بعله دیگه ازقدیم همینطوری بوده.
عمه هامم مجبوری تاییدکردن که پدرکامیارگفت:
-سرمایه،سرمایه چی میشه؟؟؟؟؟
آقای فتحی-اون بامن !
پدرم-شمانقشه رو آماده کردین؟؟؟
آقای فتحی-نقشه کاری نداره که،
پدرگندم-بابایه اتاق کاهگلی که نمیخوایم بسازیم صحبت یه برج سی چهل طبقه س!
آقای فتحی-اونش بامن!اصلا نگران نباشین
پدرم-پس دیگه مشکلی نمی مونه که!
پدرکامیار-بهتره شبونه اره بذاریم پای درختا آفتاب نزده کارتمومه!
کامیارکه تاحالا ساکت نشسته بود واونارونگاه میکرد یه دفعه گفت:
romangram.com | @romangram_com