#فقط_من_فقط_تو_پارت_59
- الو مهراب په نه په عمه ي باباي توام.
- كوفت دو دقيقه جدي باش
- فقط دو دقيقه؟!
- اره
- خب پس شروع شد
- خو حالا لوس نشو چيكار داشتي؟!
با لحني كه بي نهايت رسمي بود گفتم:
- اقاي كريمي من يك ساعت ديگه جلوي خونه ي شما حضور دارم كه انشاا... تعالي با هم برويم كافي شاپ.
- مرگ من راست مي گي؟! تو از اين كارا بلد نبودي
بنده خدا حق داشت هر دفعه بايد كلي التماس مي كرد تا با هم بريم كافي شاپ يا رستوران اخيةنازي احتمالا داره از خوشي دق مرگ ميشه كوچولو
- زنده اي؟
- نه مردم خدا رحمتم كنه تعارف نكنا هر كاري داشتي بگو من از اينور برات انجام ميدم
romangram.com | @romangram_com