#عشقی_از_جنس_اجبار_پارت_28


عرفان که هنو تو شک بود خواست تکون بخوره

که کیمیا یه جیغ بلند کشیدو گفت :نــــه

عرفان_چرا؟؟

کیمیا که خالت گریه گرفته بود با جیغ گفت_اخه واس چی گردنبنید میزاریییییی؟؟؟ایییی موم ایییی سرم

تازه دوهزاریمرن افتاد قضیه چیه نگو موهای کیمیا به گردنبند عرفان گیر کرده بود

عرفان _سرکار نفس نکش زیر گردنم خندم میگیره

کیمیا که خود کرم میدونستم الان چیکار میکنه

تند تند شروع کرد به نفسای بلند کشیدن

عرفان داد زد_ولم کنننن

کیمیا_اخخخخ موهامممممم

رفتم سمتشون اروم موهای کیمیا رو از گردنبند عرفان جدا کردم

خخخخخخ

کیمیا_اخیش عفی گوزو

عرفان با چشمای درشت

_ببه من چ اخع؟؟؟

کیمیا _همش تقصیر اون ابجی لوچت حتما به داداشش رفته دیگه

عرفان_😐چ لطفت زیاده بیتربیت

romangram.com | @romangram_com