#احساس_اشتباهی_پارت_118

- عزیز موهای منم ناز کن .
+ وای میگن دخترا حسودن ، باورم نمیشد . الان با چشم خودم دیدم .
می خوای من موهاتو ناز کنم ؟؟؟ 6 4
- لازم نکرده ...!
__ دعوا نکنید هر دوتون پاشید چایی هاتونو بخورین .
حبه قندی انداختم توی دهنم .
- عزیز من شب اینجا میمونماااا .
__ قدمت بر چشم عزیزم .
+ منم میمونم عزیز .
- جا خواستم جا نشین نخواستماااا .
+ مگه قراره بیام پیش تو بخوابم ؟؟؟
- چه غلطا .
__ بسه دیگه شما دوتا چرا انقدر بهم میپرید .
- این پسر فرنگی هی خودشو میندازه وسط ،
__ پاشو برو به هلنام زنگ بزن با رهام بیان اینجا دور هم باشیم .
لحظه ای قیافه ام تو هم رفت .
هنوزم برام کمی سخت بود فراموش کردن رهام .
اما با اتفاقی که برام افتاد باید قید هرچی عشق و عاشق هست و بزنم .
پرهام نگاه خیره ای بهم انداخت ، انگار دنبال چیزی باشه .
لبخندی زدم . - ایول عزیز الان به اون دوتا مرغ عاشقم زنگ میزنم بیان . 6 5
از جام بلند شدم تا گوشیم و از اتاق بیارم .
گوشیمو برداشتم و شماره ی هلنارو گرفتم .
+ به ساینی خانم .
- سلام هلی ، چطوری ؟؟
شب با رهام بیاین خونه عزیز دور هم باشیم .

romangram.com | @romangram_com