#درگیرت_شدم_پارت_106

اگر تو یه شرایط دیگه ای بودم صددرصد خیلی ذوق میکردم اما الان
هیچ حسی ندارم.
لباسمو با ملایمت پوشیدم.
با اون ارایشو لباس خیلی خوشگل شده بودم.بعد کلاه گیسی که از بردیا گرفته بودم رو برداشتمو با کلی دردسر
روی موهای خودم گذاشتم.
چون مهمونی مختلط بود و همه زن ها ازاد بودند ضایع میشد اگر
شالی چیزی سرم کنم برای همین کلاه گیس گذاشتم که حداقل خودم
راحت تر باشم.
کلاه گیسه همرنگ موهام بود اما کمی ازش بلندتر بود.
کلاه گیسو ازادانه روی شونه هام انداختمو کفشامو پوشیدم.
خب دیگه چی مونده؟!
اهان!
گوشواره هایی که داخلشون شنود بود رو انداختم توی گوشمو انگشتری
که دوربین داشتو هم کردم دستم. و در اخر لنز مشکی ای گذاشتم توی
چشمم.
ممکن بود شاهین از رنگ چشمام که مثل مامانمه شک کنه بهم.
چند وقت پیش از لابه لای حرفای هومن فهمیدم که هیچکدوم از اتاقا به
غیر از اتاق هومنو اون اتاق مجهول دوربین مداربسته ندارن برای

romangram.com | @romangram_com