#دردسر_پارت_160

چرا باید بیان ؟

اونا عاشق هم هستن و ماله هم .

منم هیچی نیستم

مهره سوخته

چشمامو بستم

اروم باش احمق

ارووم



(باران)



کام تلخی از سیگار میان انگشتان کشیده ام گرفتم .

مات به خاکستر جمع شده روی سیگار شدم

چرا باید انقدر برام مهم باشه؟

اصلا به من چه بزار خوش باشن .چرا من دارم حرصشو میخورم؟

یه لحظه به نگار غبطه خوردم که چرا من نباید جای اون باشم؟چرا اغوش پر از امنیت اون تسلی بخش من نبود ؟


romangram.com | @romangram_com