#دردسر_پارت_148
کوبیدم تو سرشو گفتم
-برو بابا سس قرمز .
خندید و گفت
-چته سوختی عمویی؟سر غذا با من شوخی نکن
خندیدم و گفت
-نخورده .
-ته دیگ ندیده
-ماکارانی نخورده
-سس ندیده .
-غذا نخورده
-غذا ندیده .
یه لحظه به حرفامون دقت کردیم .
بعدم به هم نگاه کردیمو صدای قهقهه هامون بلند شد .
نگار دستمال کثیفشو بالا اورد و یهو کرد تو دهنم
جیغی زدم دستمال و محتویاتش و خالی کردم رو سرامیک .
romangram.com | @romangram_com