#دردسر_پارت_10
-اره اونجام
نگار-کجای اونجایی؟
دهن کجی کردم و گفتم
-وسط اونجا
خندید و گفت
-پاشو یه دور بزن از اونجاش در بیای
از جام بلند شدم و شروع کردم گشت زدن تو دانشگاه
همرو برای نگار توضیح میدادم
که صدای پشت سرم سر جا میخکوبم کرد .
تنم لرزید .
سرمای عجیبی توی استخونام نفوذ کرد خودش بود
بعده اینهمه سال .صدای کثیفش رو یادمه
برگشتم .
چشمام رو بستم و بعد با ترس و انزجار باز کردم
صورت کریهش رو دیدم
romangram.com | @romangram_com