#شما_در_دو_صدم_ثانیه_عاشق_میشوید_پارت_28
- آرام جونم با من میای پایین این داداش کوچیکت نشسته بود تو سالن من یه خورده ...
- آخی طفلی چقده خجالتی ، بیا برو بابا اون چیکار به تو داره آرشام زورش میاد سرش رو بالا بیاره سلام کنه ، جون خودت برو حسش نمیاد این همه راه بیام پایین . نیگا کن پاهام خواب رفته
- باشه خانم واقعا که ، وقتی که من اومدم خوب سرش بالا بود
- ای بابا عجب گیری هستیا
این دختر لجباز تا منو نکشید پایین ول نکرد خیلی خوب بلده خواستشو تو حلق آدم کنه . جلوتر از من روانه پله ها شد ، نگاه تیز آرشام تیز ترین چیزی بود که تو چشمم رفت . یه لبخند خبیث و جلو زدن از کیانا . خوب داداش گلم چشم چرونی و نگاه سنگین موقوف . کیانا با یه خداحافظی سنگین به آرشام و در کمال تعجب با بدرقه گرم آرشام خان " شب می بینمتون " رفت . نگاش به در بسته بود یعنی از دست رفت ؟
- طرف تو گلوت گیر کرده ؟
آنچنان اخمی کرد که به شکر خوردن افتادم . منو چه به این فضولی ها
- دلی احمق ادب رو با علاقه اشتباه نگیر
ببینید من میخوام آروم باشم خودش داره با روان من کشتی می گیره .
- دلیو زهر مار صدبار گفتم منو درست صدا کن چرا گیرایت اینقدر ضعیفه ؟
romangram.com | @romangram_com