#چشمان_سرد_پارت_201


بااین حرفش من عصبانی گفتم

-آرادمن توروخفه میکنم یه باردیگه درموردش اینجوری حرف بزنی خونت چای خودته

آراداولش ازحرف من تعجب کردامافورامثل بچه هاشروع کردبه گفتن

-طنین کروکدیل.طنین کروکدیل

من هم دنبالش افتاده بودم

که صدای مامان بلندشد

-چه خبرتونه؟مثل سگ وگربه به جون هم افتادین!

بعدهم روکردبه آرادگفت

-این چه حرفیه آراد؟

آرادهم خودش رومظلوم کردوگفت

-باباشوخی بود

من هم که ازاولش میدونستم داره شوخی میکنه بالبخندگفتم

-میدونستم برادرمن!من هم شوخی کردم

اون هم مشتی توی بازوم زدورفت طرف مامان

-ببین مامان من بزارتابرات قضیه روبازکنم.

مامان هم باجدیت داشت به حرفاش گوش میداد

آراد-ببین این داداش خل وچل ماازدخترای چسب خوشش نمیاد

بعدهم روکردبه منوگفت

-درست نمیگم؟

که من هم به نشونه تاییدسرم روتکون دادم.آرادهم که تاییدمنوگرفت گفت

-البته همون طورکه گفتم خل وچله وگرنه کی دوست داره بره منت کشی؟النازدماغوبااون همه غرورش حاضره جونش روهم واسش بده بعداین مثل منگلارفته چسبیده به یه دماغوی دیگه که محل هم بهش نمیزاره

-گمشو!آراد!این چه طرزحرف زدنه؟

-دارم حقیقت ومیگم دیگه!توهم خفه شوبزاربقیه تحقیقاتم روتشریح کنم

بعدهم همچین جدی برگشت طرف مامان که کفم برید

امامامان همینجوربالبخندداشت بهش نگاه میکرد

آراد-حالابگذریم ازبقیه دختراکه همه چسب بودن بزاربگم ازاین طنین خانوم که اینقدررفتارش بامرداخشک بودکه ماکلاکف برمیشدیم وبایدبگم که مردارواصلاآدم حساب نمیکرداین داداش خل وچل ماهم که عاشق همین شخصیتش شده.

البته بایداضافه کنم که طنین باهمه بااحترام برخوردمیکرداماکافی بودطرف بخوادروابطش روبیشترکنه وازیه نطردیگه بهش نگاه کنه اون موقع بودکه حال میگیره.گرفتی مامانم؟

مامان هم که تاحالاداشت به حرفای اون گوش میدادروکردب منوبالبابیخندونش گفت

-پس کاملامثل خودته!


romangram.com | @romangram_com