#باران_بی_قرار_پارت_45
سوشاهم سری به نشانه ی تاییدتکان داد.کلاله هنوزچندقدمی بیشترنرفته بودکه بارانااوراصدازد:
_ مامانی ماهم میایم کمک
کلاله سوشاوبارانارادیدکه به دنبالش می آیندقبل ازاینکه بتواندحرفی بزندسوشاگفت:
_ نمیشه که شماتنهایی سفره روبچینی ماهم میخوایم کمک کنیم،مگه نه بارانا؟
_ بله
کلاله خندید،سوشاهم ازخنده کلاله لبخندپهنی روی لبهایش نشست وباراناطبق معمول جیغ کشید.میزرابه کمک هم چیدندوهرسه دورمیزنشستندباراناازاینکه دورهم نشسته بودندبسیارخوشحال بودواین ازرفتارش کاملامشخص بود.سوشاوکلاله روبروی هم نشسته بودندوباراناکنارکلاله. ناهاردرفضایی شادباشوخیهای سوشا،کارهای جالب باراناولبخندهای کش دارکلاله خورده شد.بعدازناهارباهم میزراجمع کردندوسوشابه اصرارخودش ظرف هاراشست باراناوکلاله هم کلی به طریقه ظرف شستن اوخندیدندبعدازشستن ظرفهاسوشاوبارانابه نشیمن رفتندومشغول دیدن فیلم شدندکلاله باسینی چای به جمعشان پیوست:
_ دستت دردنکنه خانوم گلم
کلاله زیرلب خواهش میکنمی گفت.یک ساعتی گذشته بودوهرسه مشغول فیلم دیدن بودندسوشابه کلاله نگاه کردکه درفیلم غرق شده بودلبخندی زدونگاهش رابه سمت باراناسوق دادکه مثل فرشته های کوچک خوابش برده بود باصدای آهسته گفت:
_ کی خوابیدی عمربابا؟
کلاله متوجه سوشاشدکه به سمت بارانامی رفت.خنده اش گرفته بودباراناهمیشه موقع فیلم دیدن خوابش می برد.سوشابااحتیاط بارانارابغل کردوبه اتاقش بردپتوراتاروی سینه اش بالاکشیدوپلک هایش رابوسیدوازاتاق خارج شدباچشم دنبال کلاله گشت امااوراندیدمی دانست هنوزهم برای تنهاشدن بااونیازبه فرصت داردبی حرف به سمت کاناپه رفت وروی آن درازکشیدیک دستش راروی پیشانی اش گذاشت ودست دیگرش راروی سینه اش وانقدربه کلاله فکرکردکه نفهمیدکی خوابش برد.باحس اینکه کسی داردقلقلکش می دهدچشم گشودچهره خندان بارانارامقابلش دیدباراناروی شکمش نشسته بودوباانگشت های کوچکش اوراقلقلک میدادبارانابادیدن چشمهای بازسوشاجیغ کشیدوخواست فرارکندکه سوشامحکم اورادرآغوش کشیدوپرمهرصورتش رابوسیدوگفت:
_ اذیت میکنی وفرار؟
دریک حرکت جای خودش وباراناراعوض کردوشروع کردبه قلقلک دادنش صدای خنده های بلندباراناتمام خانه راپرکرده بود.کلاله بعدازآوردن کلی تنقلات ومیوه وچای وشیرینی کنارشان نشست وبه باراناکه هنوزهم دردستان سوشااسیربودگفت:
_ دیدی بهت گفتم شکست میخوری باران خانم؟
بارانامیان خنده جیغ زدسوشادست ازقلقلک دادنش کشیدوگفت:
romangram.com | @romangram_com