#بر_خاک_احساس_قدم_میگذارم_پارت_142
رفت بیرون ..رفت و من موندم ..رفت و من موندم با تمام مجهولات ذهنم. هانا؟قراره ازدواج کنه؟با سستی مقداری پول از کیفم برداشتم و گذاشتم رو میز و با قدمای نامیزون بیرون رفتم.
پاهام شل می زد.شوک بزرگی بود..برای من..منی که حاضر بودم جونم رو دو دستی تقدیم عشقم کنم.سرما به بدنم نفوذ کرد..تلاشی برای گرم شدن نکردم.نگاهی به اسمون انداختم..سرخ بود..دل من؟تاریک تر و سیاه تر از قیر!چطور تونست؟؟..بهش گفتم..میدونست..بهش گفته بودم..میدونست دخترش رو میپرستم..میدونست حاضرم هر کاری برای خوشبختیش بکنم.چطور تونست با بی رحمی تموم منو بشکنه و بره؟به زور خودم رو به ماشین رسوندم.خندیدم..مثل دیوونه ها خندیدم..بلند و بلند تر..قهقهه میزدم..و بعدش تحلیل صدام و در نهایت اشکام..باور نداشتم..خودمم رو هم باور نداشتم..با تعجب به گونه ام دست کشیدم..من؟اشک میریختم؟؟زار زدم...داد زدم:
نــــــــــــــــــــــــ ــــــه...خــــــــدا.امکــ ـان ندارهــــــهههه.اون دروغ میگــــه.هانـــــــــاا مشتام بی وقفه روی فرمون کوبیده می شد.دردی حس نمیکردم..:
هانــــــــااااا...تو که گفتی تا اخرش باهاتم...اخه لعنتی برای چی رفتی؟؟؟رسمش بود؟؟؟قارا ما این بود؟؟؟بی خبر؟؟؟یهویی؟؟؟؟ سرم رو روی دستام گذاشتم و با تعجب و غم به صدای اشکام گوش سپردم..نمیدونم چقدر گذشت..سرم رو بلند کردم.ساعت 9 شب.با سستی استارت زدم و به سمت خونه فرنوش حرکت کردم..
***
-چه عجب چشم ما به جمال شما منور شد؟از این ورا؟؟؟
به زور لبخند زدم:
-سلام خواهر گلم..به سختی خودمو بی تفاوت نشون دادم و باهاش روب*و*سی کردم.مامان هم نشسته بود..پویا رو ب*غ*ل کردم که اراد پرید جلوی پام
-دادی...سَ
سعی ام بر این بود که امشب حفظ ظاهر کنم..ب*غ*لش کردم:
-سلام نفس دایی.. نشوندمش روی پاهام..شروع کرد به تفتیش جیبای پالتوم..مثل همیشه منتظر بود تا براش چیزی گرفته باشم..بسته شکلات رو دادم دستش..:
-بیا نفس دایی..اینو بگیر برو یه جایی هم قایمش کن این مامانت نبینه.قبل از اینکه بره لپش رو محکم ب*و*سیدم و اونم بدو بدو رفت ب*غ*ل مامان.
صدای فرنوش بلند شد:
-فرنــــود..!باز تو رفتی شکلات برای این بچه گرفتی؟
-اره مگه چیه؟
-کوفتو چیه..با دستای کاکائویی هی ورجه وورجه میکنه سابیدنش برای من میمونه!
زیر لب گفتم اه..هی غر میزنه.پویا ب*غ*لم نشسته بود:
-خدا بهت صبر بده داماد جان.
خندید و گفت:
romangram.com | @romangram_com