#آسانسور_پارت_55

******



واي مرواريد كاش وقت داشتم تا بهت مي گفتم.... كه اون دوتا رژ لبتو گم نكرده بودي .....بلكه من از كيفت كش رفته بودم...

واي چه بد ختيم من.... كه به خاطر دوتا رژ دست به سرقت زدم



واي چه بلاها كه سر تاجيك نيوردم

..تا جيك.... تاجيك ...كاش همون بالا بهت مي گفتم ...اوني كه پشت روپوشتو با ميله داغ از چند تا جا مورد حمله بي رحمانه قرار داده بود ...كسي نبوده جز من مارمولك



-واي واي

لبامو گاز گرفتم ..چقدر كاراي وحشتناكي انجام داده بودم



محسني جون حالا كه تو ظاهر عزرائيل رو سرم فرود امدي



بايد بگم خودم شخصا دو بار لاستيك ماشينتو پنچر كردم ..تا تو باشي كه كمي ادم بشي ..هرچند فايده اي نكرد و هر بار هار تر شدي



محسني- صالحي؟ صالحي؟



چه فرشته مودبي ..حتي تو اين شرايط داره منو با اسم فاميل صدام مي كنه...

romangram.com | @romangram_com