#آخرین_پناه_پارت_158
من اگه بخوام از این شهر دورشم
اگه مجبور شم حتی اگه مغرور شم
یامثه بعضی از ادمکا کورشم
اگه مجبورشم وای اگه مجبور شم
دوری کاری میکنه که رنجور شم
من اگه...من اگه...
....
اینها اشک بودن که روی گونه اش میغلتیدند؟؟؟....نه امکان نداشت حتما بارانه..چطور شد که اینجوری شد چرا رفیق نیمه راه شد؟؟؟چرا اوباهاش اینطور کرد ؟؟؟چرا گذاشت با عذاب وجدان از پای در بیاد؟؟؟؟ ..مگه نه اینکه باید تاتهش باهاش میموند؟؟؟؟؟؟؟
چه شبهایی رو خوابیدم بدونه لمس ارامش
چقدر کردم ازت خواهش
چقدر گفتم بکن سازش
من این احساسو میخوامش
من از دلبستگی خسته ام
چه کارا که نداد دستم
با این قلب شکست خورده میگم تاتهش هستم
با اینکه خیلیم خسته ام ..
من اگه بخوام از این شهر دورشم
اگه مجبور شم حتی اگه مغرور شم
romangram.com | @romangram_com