#آجی_های_دوقلو_شر_و_شیطون_پارت_21
ماشینه ک ب ماشین من رسید ی دفعه پیچید ..😐😐😐😐
گرررررووووومب
چشام بستم
امیرعلی :ماشین نازنینم
خیلی عصبانی شدم
😡😡😡😡
پارت بیست و هفتم 🙊🙈
ماکان
واای خدا ماشین امیر داغون شد اووه الان خدا اون راننده رو از دس این نجات بده ..امیر از ماشین پیاده شد رفت سمت اون ماشین ک ی دخترعملی ازش پیاده شد ..
دماغ عملی لبا پروتز عه ..مطمنم الان امیر ببینه واسش عشوه میاد اویزونش میشه ..
😳😳دختره داره با امیر بحث میکنه اووه اووه اوضاع خطری برم ببینم چیشد پیاده شدن من همزمان شد با پیاده شدن ی دختر ه کپی همین دختره ..حتما دوقلوان ..دوقلوهای عملی با این ی پوزخند اومد کنج لبم ..بیخیال رفتم سمت امیر اون دختره ام رفت اون یکی قل اش ..
اوووه دختره عجب زبونی داره ب امیر میگه :خسارتش چقد بگو پرداخت کنم تا رییس ات اخراجت نکرده ..
رییس امیر ..
امیر چشاش قرمز شده بود و هر ان ممکن بود دختره رو
نفله کنه پریدم وسط حرفشون
ماکان:خانم چی میگید رییس چیه ؟؟این حرفا رو از کجا میاریید
امیر:عه ماکان روش جدید اویزون شدنه میخواهد بیشتر باهامون حرف بزنه
دختره انگار بدجور عصبانی شد
الهام:چیییی ؟؟عه خیلی خودتونا دس بالا گرفتی اقا
romangram.com | @romangram_com