#یاهیشکی_یاتو_پارت_72


حرصم در اومده بود چاقو میزدن خونم در نمی اومد. جواب دادم

پرهام- گیسو چرا داری بازیم میدی؟ پس اونی که توی رستوران نشسته کیه؟

گیسو- کدوم رستوران؟؟؟

پرهام- رستورانه ــــــ. فقط کافی بود بهم بگی منونمیخوای. از زندگیت می رفتم بیرون چرا بهم خیانت کردی؟؟؟

بعده چند دقیقه جواب اومد...

گیسو- من خیانت نکردم پرهام. برات توضیح میدم

پرهام- توضیح لازم نیست. هر چی رو که قرار بود بگی با چشمای خودم دیدم. خوش بگذره.

گوشیمو خاموش کردمو سوار ماشین شد. دادزدم... داد زدم... اینقدر داد زدم که احساس میکردم حنجره ام داره میسوزه. حرکت کردم و اشکام از روی گونه هام سر خورد. من داشتم گریه میکردم؟؟؟ به خاطره گیسو؟؟ ولی اون باهام چیکار کرد؟ ولی من هنوزم عاشقش بودم. کاش همش یه کابوس بود.

این همه آدم تودنیا بود چرا من

منکه قلبم خیلی تنها بود چرا من

من دلم خونه خسته از عشقم

بازم آوردی اشکو توچشمم چرامن چرا من

دل بریدم از یه دنیا

خسته بودم گیج وتنها

romangram.com | @romangram_com