#تیام_پارت_120
به سردی جواب دادم:
سلام
زیر لب به فریده گفتم:
بیا بریم خونه.
صدای زنگ موبایلم اومد ،کاوه بود تا خواستم جواب بدم دیدم رضا یهو جلوم ظاهر شد، اصلاً متوجه نشده بودم که توی ماشین نشسته، جلوی راهم رو با دستاش سد کرد:
کجا؟
- برو کنار، می خوام رد شدم
- دلم برات تنگ شده بود
صدای زنگ موبایلم رو دوباره شنیدم نگاهم به اسم کاوه افتاد، تا سرم رو بلند کردم اونقدر نزدیکم شده بود که نفسش به صورتم خورد، یه حس بدی بهم دست داد، با عصبانیت گفتم:
برو کنار، خجالت نمی کشی .
فریده بازم رو گرفت و به رضا گفت:
romangram.com | @romangram_com