#تحمل_کن_دلم_پارت_21
روی صندلی پیانو نشستم و آهنگ پلنگ صورتی رو نواختم.
آوین با اخم گفت: خودتو مسخره کن آشغال.
هر دو باهم خندیدم و یه آهنگ رمانتیک و بی کلام و واسش نواختم ...
*****
امروز از صبح که بیدار شدم استرس داشتم. بیشترین استرسم بخاطر آهنگی بود که رایان انتخاب کرده بود.
خودم دوست داستم اهنگایی که دوست دارمو بخونم ولی همیسه بهم میگفت اهنگات به درد خودت میخورن
پسره ی عوضی.
از صبح تا ساعت ۴ یکسره داشتم آهنگ های بابک و تمرین میکردم.
من موندم بابک خواننده به این خوبی به این با احساسی اونوقت این رایان گاو میره برای من اهنگ انتخاب میکنه؟؟
ساعت ۴ اماده شدم رفتم آموزشگاه
امیر هم تازه رسیده بود!
_ سلام امیر خوبی؟
_ سلام خانوم دعوا گیر! دیروز خوش گذشت با رایان خان؟
_ چرا بهم نگفتی اونم میاد؟ من فک کردم فقط خودت میای.
_ من کلی کار ریخته سرم. باتو بیام خرید چیکار کنم؟
_ سعادت اینو نداشتی با من هم قدم بشی عززیززم.
هر دو خندیدیم.
_ راستی اومد ازت اهنگو بگیرم
امیر از تو کیفش یه برگه در اورد و گرفت جلوم
برگه رو ازش گرفتم و باز کردم.....
واااااااااااااایییییییی
باورم نمیشههههههههه
امیر هل هلکی گفت:
_ چی شده آرنیکااااا؟؟
بالا ی برگه نوشته:
_بابک جهانبخش
_ دیووووونه فک کردم چی شدههههه....
_ وااااااایی "سکوت" از"بابک جهانبخش"
romangram.com | @romangram_com