#پسرای_بازیگوش_پارت_79
زد زیر دستم....
_هااا چته!!!!
امیر علی_بادست صحبت نکن باو ...
رو کردم به حسین وگفتم:
_میزنم کتلتش میکنما!!!
امیر علی_خر کی باشی ؟!
_گو...نخور
بلندشد تا جوابمو بده منم دهنمو باز کردم تا ازش کم نیارم که حسین مشتی از پف فیلا فرو کرد تو دهن جفتمون...
حسین_خفه شید دیگه نمیزارید یه فیلم ببینیم اَاااه.
پف فیلای توی دهنمو میجوییدم امیر علیم با چشماش برام خط و نشون میکشید، دستمو به هوا پرت کردم و برو بابایی بهش گفتم... ،سرجاش، نشستمو کوسنو تو بغلم فشار دادم...
لگدی به پام زدگفت:
_پاشو از سرجام!!
نگاه بیخیالی بهش انداختم...
_پانشم میخوای چکار کنی؟
حسین ظرفشو روی میز پرت کرد و سرمون فریاد زد...
_پاشــــــید گورتونو گم کنید برید هر قــــبرستونی خواستید دعواکنید ،مگه نمیبینید فیلم مورد علاقمو میبینم؟
کمی گرفتمون زیر مشت و لگد منو امیر علیم از خنده جونی برای دفاع ازخودمون نداشتیم
بالاخره خسته شدو دستی توی موهاش کشید...
romangram.com | @romangram_com