#_نبض_احساس_پارت_75

سعيد:اميربيا...

بعدقطع شد.

_سعيد؟سعيد؟

ولي قطع شده بود.دوباره شماره شرکت روگرفتم ولي اشغال ميزدگوشي سعيدم خاموش بود.

پندار:اميرچي شده؟

_بايدبريم شرکت.يه اتفاقايي افتاده.حال سعيدخوب نبود.نازنين سوييچ ماشينت روبده.

سوييچ روداد.

_تواينجابمون.

نازنين:باشه به منم خبربده.

_باشه.

باپنداردويديم سمت ماشين وبه سرعت به سمت شرکت رفتيم.منتظرآسانسورنايستادم وازپله هابادورفتم بالا.درشرکت وبازکردم ورفتم داخل.

_سعيد؟سعيدکجايي؟

romangram.com | @romangram_com