#ملودی_زندگی_من_پارت_49
روژین ما رو دید و با لبخند به طرفمون اومد.
روژین: به به! سلام خانوم خوشگلا، خوش اومدین.
روبوسی کردیم و بهش تبریک گفتیم. از کیفم جعبه درآوردم و بهش دادم.
- تولدت مبارک عزیزم. از طرف من و ملینا. مامان و بابا تبریک گفتن و سلام رسوندن.
روژین: راضی به زحمت نبودم. مرسی، سلامت باشن. بیاین برین اون طرف سالن، میز خالی زیاده.
- باشه مرسی. ما خودمون میریم تو برو به کارت برس.
روژین: باشه.
میز خالی پیدا کردیم و نشستیم. خداروشکر هنوز آهنگ نذاشته بودن.
مانتومونو موقع ورود به سالن در آورده بودیم. موهای لختمو یه طرفه رو شونهم گذاشتم. یه دفعه صدای بلند بوم بوم آهنگ بلند شد. اکثریت وسط سالن رفتن و شروع به رقصیدن کردن. بیشترشون جفت بودن.
وای این آهنگ! خیلی دوستش دارم. خیلی ریتم باحالی داره.
*خوش می گذره؟
بله
بیا تو پیشم
آره
دارم عاشقت میشم
آره
میدونی دلم داره
واسه تو میزنه آره
بیا بغلم می خوام بلرزونی
بیا بغلم کمرو بچرخونی
romangram.com | @romangram_com