#کوچ_پارت_81
- سي، لا، سل،...
- فا
- فا، مي، ...
- ونوس خانوم! هنوز تو فکرت هم تمرکز نداري، چه برسه به دست هات.
ابروش رو بالا انداخت و حرفي نزد. از هفته هاي قبل بيشتر آرايش کرده بود. ادامه دادم: تمرين هاي دست راستت رو هم درست انجام نميدي... بقيه ي استارتي ها دارند گام ها رو کار مي کنند.
- من که هر کاري گفتيد کردم!
- جدي؟ حتي ناخن هات رو هم کوتاه نکردي!
- اي بابا... از اين کوتاه تر؟! تابستونه ها!
دست هاش رو جلوم گرفت. گفتم: اونطوري که من گفتم نيست.
دست چپش رو گرفتم و جلوي چشم هاش تکون دادم. اضافه کردم: اينطوري نمي توني صداي سيم ها رو در بياري!! نمي توني آکورد بگيري!
اصلاً گوش نمي داد. حواسش به دست من بود و لبخند مي زد. سريع دستش رو ول کردم. بعد يادم افتاد که بيشتر وقت اين جلسه رو به ناخن هاش زل زده بودم. گفتم: ديگه هم گل من گليشون نکن!!
خنديد و گفت: اين هم به صداي سيم ها ربط داره؟
جوابي ندادم و به جاش اخم کردم. دفتر نتش رو از روي ميز برداشتم و تمرين هاي جديدش رو نوشتم. بعد گفتم: اين هفته تمام تمرين هاي قبليت رو تکرار مي کني، به علاوه ي اين گام ساده اي که برات نوشتم. نگاه کن.
دفتر رو سمتش گرفتم و باهاش مرور کردم. بعد ساز رو روي پام گذاشتم و دو بار اجرا کردم. گفت: فهميدم.
romangram.com | @romangram_com