#خیس_مثل_باران_پارت_25


_ با کمال میل

دست در دست هم به پیست رقص رفتن، غزل دستشو رو شونه ی سهیل گذاشتو سهیل دستشو دور کمر غزل حلقه کرد و صدای گیتار تو فضا پیچید

غزل: اومممم یه سوالی دارم

سهیل با لبخند: شما دو تا بپرس

صدای خواننده تو فضا پیچید





(((هیشکی هوامو نداشت ولی باز من موندم و فکرای دورو دراز.....

تو دله خسته ی من تا ابد مثله تو خیلی چیزا میمونه یه راز...

صدامو گوش بده گوشیو قطع نکن من با تو حرف دارم خیلی زیاد....

کسی که مثله تو تو هر شرایطی با دیونه بازیام راه نمیاد....

حرفاموگوش بده این یه دفعس...نگاه کن عکسامون هر طرف هست...

نگو کاش دل ساده ی دلواپسم به دل تو یکی دیگ دل نمیبست...

نمیتونم برم این عشق زوریه..عشق دیونه ها اینجوریه

تو به چی شک داری وقتی دارم میگم عشق یکیه خدا هم یکیه.....)))





غزل:_ حالا که اصرار میکنی دو تا میپرسم


romangram.com | @romangram_com