#جادوگران_بی_هویت_(جلد_دوم)_پارت_91


ترجیح میدم از چشمه به شکل طبیعی اون استفاده کنم جناب؟؟

الف پیر: سینو هستم بانوی من.

رامونا:بله جناب سینو ترجیح میدم چشمه رو به شکل طبیعی ببینم و مورد استفاده قرار بدم.

با تمام شدن حرفم لبخند گیرایی به صورت شاهدخت زدم.

رنگ از چهره ی تیره اش پرید اما نگاهش رو از چشم هام نگرفت.

سینو با دست به انتهای جنگل اشاره کرد و گفت:

با من بیاید بانوی من ،من شمارو به قصر می برم.

بعد با صدای بلند رو به دیگر الف ها فریاد کشید: امشب به مناسبت ورود ملکه جشن بزرگی در پیش خواهیم داشت



صدای هلهله ی جمعیت بلند شد.





الف پیر سینو من را به طرف چشم ها برد.

در گوشه ای ترین نقطه ی جنگل مابین درخت های همیشه بهار چشمه ی بزرگی جریان داشت.


romangram.com | @romangram_com