#جادوی_چشم_آبی_پارت_116
دزدکی تو رو ببینم
من فقط عاشق اینم
عمری از خدا بگیرم
انقدر زنده بمونم
تا به جای تو بمیرم
سلنا-زل زد تو چشمام وگفت-
من فقط عاشق اینم
عمری از خدا بگیرم
انقدر زنده بمونم
تا به جای تو بمیرم
تموم شدن آهنگ همراه بود با سوت و جیغ و هورای بچه ها! همه جا دوباره روشن شد و داناتلو رفت پیش دانیال.....
تصمیم خودم رو گرفته بودم....البته وقتی مهمونی تموم شد و همه رفتن!!!همه میخواستن کادو ها رو باز کنم.....
کادو ها رو یه گوشه ی سن گذاشته بودن منم رفتم اونجا..همه سرجاهاشون نشستند. اولین کادو رو برداشتم....
روش نوشته بود از طرف جنی فر..
سلنا- این کادو از طرف دوستم جنی فره..!.....بعد بازش کردم.....چی میدیدم!!!یه عروسک گوسفند گرفته بود.
کادو رو بالا آوردم که موجب شد همه بزنن زیر خنده!
7
منم از اونجا براش خط و نشون میکشیدم و اونم خودشو میزد به بیخیالی! تشکری کردم و یه کادوی دیگه
برداشتم.....
از طرف آنا بود!بازش کردم،یه ساعت مچی خیلی خوشگل بود!
romangram.com | @romangram_com