#حسی_از_انتقام_پارت_136

-نه.من همیشه می گفتم نباید به هیچکس التماس کنه.ولی او می گفت التماس کردن اگه به جا باشه شخصیت آدمو
پایین نمیاره.می گفت انسان در بعضی از مواقع مجبوره که التماس کنه.
-درسته.
-چند ساعته که عمل شروع شده؟
به ساعت نگاه کرمو گفتم: 01دقیقه ای میشه. 5 9
-کی تموم میشه؟
-نمی دونم.
لبخند غمگینی زدوگفت:دو روزپیش می خواستم خبر نامزدیمو به پرهام بدم.ولی وقتی شنیدم داره گریه می کنه
پشیمون شدم.الانم که تو اتاق عمله.
-خبر نامزدی؟
-بله.
-پس توهم مثل من قاتی مرغا شدی؟
هردومون آروم خندیدیم.
-اگه خدا بخواد آره.
-حالا کی هست این عروس خوشبخت؟
-دختر یکی از شریکای باباست.دختر خوبیه.
-تبریک میگم.
-ممنون.
-چند سالته ایمان؟
- 77سالم داره تموم میشه.
-خوبه.بهترین زمان واسه ازدواج یک پسر.
چنددقیقه ای شد.گفتم:دومین باریه که پرهام به خاطر کوتاهی من اومده بیمارستان.هر دوبارش هم راهی اتاق عمل
شده...از قدیم گفتن:تاسه نشه,بازی نشه.
بعد یه آهی کشیدمو گفتم:من از سومیش می ترسم.

romangram.com | @romangram_com