#حجاب_من_پارت_32


نشستم. بی خیال داشت به کارش میرسید

2 یا 3 دقیقه که گذشت یه سوال اومد تو ذهنم

_ ببخشید شما تخصصتون چیه؟

با تعجب سرشو بلند کرد

طاها_ یعنی توی اینهمه مدت نفهمیدی؟

لبمو گزیدم _ نه راستش حواسم نبود از کسی بپرسم تو اتاقتون و رو در هم که چیزی ننوشته

به صندلیش تکیه داد و دست به سینه شد_ برای اینکه مریضارو معاینه نمیکنم تا رو در تخصصم نوشته باشه و جواب سوالت من متخصص قلب و عروقم دارم فوق تخصصمو میگیرم

تعجب کردم چرا مریضارو معاینه نمیکنه؟

سوالمو به زبون اوردم

_ چرا مریضارو معاینه نمیکنی؟

طاها_ راستش من خواهر زاده ی رئیس بیمارستانم چون دایی و بچه هاشون کلا خانوادگی برای چند سال رفتن خارج از کشور خواستن من بیام اینجا، منم الان به عنوان رئیس بیمارستان اینجا هستم نه دکتر

_ پس چرا لباس پزشکی میپوشی و تو اتاق مدیریت نیستی؟

طاها_ خب تو جواب سوال اولت باید بگم چون میخوام مثل بقیه باشم و تو اتاق مدیریت نیستم چون نمیخوام منو به عنوان مدیر بشناسن میخوام باهام راحت باشن و از همون روز اول هم گفتم همه باید دکتر صدام کنن نه مدیر

سرمو به علامت فهمیدن تکون دادم _ آهان

romangram.com | @romangram_com