#غرور_و_عشق_و_غیرت_پارت_37

خوشگل و ناز بود والا من هنوز نتونستم هویت خودمو تشخیص بودم نمیدونم
بالاخره خوشگلم یا نه ؟ دوستام که میگفتن جذابم والا اگه خود درگیر نشم
خیلیه!!!!!!
هرکسی موهای بلندم ومیدید که بلندیش تا قوس کمرم بود و فر درشت، امکان
نداشت تحسین نکنه منم همیشه در جوابشون به یک جمله همراه با لبخند اکتفا
میکردم:
-از داره دنیا فقط همین مورو داریم دیگه
لبام و همه میگفتن قشنگه ، از نظر عده ای چشام قشنگ بود وجالبیش اینجا بود
که از نظر خواهر یاسی ، یاسمن ، باربی بودم .
نه خیلی لاغر بودم نه خیلی چاغ ، پر بودم ولی هیکلم و دوست داشتم نه خیلی
سفید بودم نه سبزه ، نه خیلی بلند بودم نه معمولی. میشه گفت هرکی چشش
میفتاد به من حداقل چند ثانیه ای نگام میکرد زیبایی خیره کننده ای نداشتم ولی
بدم نبودم.

و اما اخلاقم ، تو نگاه اول دختری مغرور و از دماغ فیل افتاده ، که خودش ومیگیره ،
نگاهم به جنس مذکر سرد بود به هرکسی اجازه نمیدادم پاش و از گلیمش فراتر بذاره
در عوض تو جمع آشنا گرم و پر انرژی بودم با پسرخاله هام و خانوماشون گرم و
پرنشاط برخورد میکردم ولی امان از روزی که از جمعی خوشم نیاد ............
به سمت کمد رفتم مانتو مشکی که مدل بارونی بود و سرشونه هاش دکمه میخورد و
دکمه های جلوی سینش به صورت کج بسته میشد بالاتر از زانوم بود و کمربندی
طلاییی که از پشت نواری بود ولی جلوش حلقه حلقه و تویکی از حلقه هاش
دوطرفش قفل میشد.
شلوار راسته سرمه ای تیره با شال سرمه ای و کفشای تخت مشکی، که جلوش یک
نوار کوچیک ورنی میخورد و کیف ورنی سرمه ای.
به خودم تو آینه نگاه کردم موهامو انقدر کشیده بودم که که شال ابریشم رو سرم لیز
میخورد . کرمی که رو صورتم خوابونده بودم پوست صورتمو سفیدتر و شفاف تر کرده
بود با مداد مشکی به صورت حاله باریکی از خط مشکی زیر چشام و ابروهام که
مداد قهوه ای تیره کشیده بودم و ریملی که مژه هام و مشکی و بلند تر نشون میداد .
دور لبام و خط لب باریکی کشیده بودم خدارو شکر لبام پربود و نیاز نبود دوسانت

romangram.com | @romangram_com