#غرور_و_عشق_و_غیرت_پارت_166
-چند بار بگم مامان جان تو ترافیک گیر کردیم داریم میایم . نگران نباشین فقط
یادتون نره اون موضوع رو حتما به آقای رادش بگید.
کدوم موضوع؟؟؟؟؟؟
با تموم شدن حرفش و با صدای پاشنه کفشام به سمتم برگشت وبا کمی تعجب
نگام میکرد ، منم از فرصت استفاده کردم خوب آنالیزش کردم:
پیراهن مشکی و کت آبی نفتی اسپورت چسب ، کروات آبی مشکی . شلوار کتون و
کفشای ورنی مشکی .
تو دلم قربون صدقه هیکلش شدم و هزار بار خدا رو شکر کردم که شوهرم خوشتیپه ،
چون من بیشتر از قیافه به تیپ اهمیت میدم .
به سمتم اومدم و با اخم نگام کرد:
-تو با این وعض میخوای بیای؟؟؟؟؟
یکدفعه بادم خالی شد خیلی تو ذوقم خورده بود ولی اون چشاش و از تو چشام
برنمیداشت ، قسم میخورم که حتی به تیپمم نگاه نکرد فقط رو چشام میخکوب بود.
با عصبانیت بهش شونه زدم و سریع سوار ماشینش شدم اونم نفسش و با حرص
خالی کرد و با اخمای توهم سوار شد ، پشتم و کردم بهش و به آهنگی که از
ماشینش پخش میشد گوش میدادم:
داد بزن همه بفهمن
گاهی زین به پشت ، گاهی پشت به زین گاهی محکم واستا ، گاهی سر جات بشین
) از نگاه های خیره 8تا پسری 602کناریم، عاصی شده بودم و سعی میکردم به روبه
رو نگاه کنم( گاهی گرم گرم ، گاهی سرد سرد گاهی راه بیا ، گاهی برو برنگرد
) آرتام با عصبانیت زل زد تو صورتم ، - من و نگاه کن
انقدر بلند داد زد که از ترسم بهش زل زدم ، با چشای سرخش دستش و به سمتم
گرفت:
-دلبریات تموم شد ؟؟؟
با بهت بهش نگاه میکردم وقدرت هیچ حرفی رو نداشتم ، چراغ سبز شد و با سرعت
شتاب گرفت( گاهی خیلی تند ، گاهیم برعکس گاهی مهربون ، گاهیم یکم مکث
) تازه داشتم معنی حرفش و میفهمیدم، حرفش ، خنجری شد تو قلبم ، چشام از
فشار تحقیر و توهینی که کرده بودسوخت ، دلبری؟؟؟؟ اونم من ؟؟؟؟ منی که هیچ
romangram.com | @romangram_com