#گندم_پارت_191
کامیار-اِ!بیخود گفته!بده من اون تلفن روببینم!
-اِچراهمچین می کنی؟
کامیار-بابااین ننه باباشوگم کرده من که نباید این دختراروگم کنم!
-خب بهشون زنگ بزن!
کامیار-میذاری یه دقیقه من حرف بزنم یانه؟
کامیار-بابا بگو اون موبایل وامونده روبده به یه آژانسی چیزی بیاره بده به من!زندگیم داره ازدستم میره ها!اون وقت منم سر میذارم به بیابون آ!
راه افتادم رفتم اون طرف تر.
گندم-چی میگه کامیار؟
-نگران ایناس که بهش زنگ میزنن!
گندم-حق داره پنج دقیقه به پنج دقیقه یکی زنگ میزنه وکامیارومیخواد!
-سیرمونی نداره دیوونه
گندم-سامان،من موبایل روخاموش می کنم!
-نه!نکن!تروخدانکن!
گندم-پس دیگه بهم زنگ نزن!
romangram.com | @romangram_com