#فقط_من_فقط_تو_پارت_159
پتو رو تو ب*غ*لم چنگ می زنم و از جام بلند میشم. دوباره بلند می خندم.
با پتو یه چرخی می زنم. به قهقهه می افتم.
شیدا روم پتو انداخت.
می چرخم.
به موهام دست کشید.
می چرخم.
گفت سردم میشه.
می چرخم.
داشت من و نگاه می کرد.
می چرخم و قهقهه می زنم.
سرخوش پتو رو مثل یه چیز مقدس آروم می زارم روی تخت. صاف می ایستم به پتو نگاه می کنم. به پتو و کار خودم می خندم.
خوشحال میرم دست و صورتمو بشورم.
romangram.com | @romangram_com