#فقط_من_فقط_تو_پارت_103
اصلا کاری به شیدا نداشتم به من چه مربوط که چیکار می کنه..
وارد هواپیما شدم...داشتم دنبال صندلیم می گشتم که شیدا رو دیدم که کنار یه پسری نشسته بود...به نظر روسی میزد..من توی تشخیص چهره حرف نداشتم...
بعد نگاهم به دست پسره افتاد که روی پای شیدا بود...
اوه...عضق بازی تو هواپیما...این کیه دیگه....فیلم هالیوودی پر می کنه..
پوزخندی بهش زدم و رفتم سر جام که دقیقا صندلی عقبیش بود نشستم...
Mp4ام رو از کولم در آوردم و روشنش کردم...دنبال آهنگ مورد علاقم گشتم...آهان..ایناهاش...
رفتی حالا به کی بگم خیلی دلم تنگه برات
میخوام به بار ببینمت سر بذارم رو شونه هات
دوست داشتم با گلای سرخ می اومدم به دیدنت
نه اینکه با رخت سیاه چشمای سرخ ببنمت
romangram.com | @romangram_com