#دختر شیطون_پارت_33
کشتتمون میخواد ببینتت . تیپت که عالیه . خیلی جیگر شدی فقط ارسام گفت جلو مامانش باید خییییلی طبیعی باشی خوب ؟؟خیلی تیزه ! حواست هست ؟؟
تند تند عین رادیوی شکسته ور میزد و من همینجوری خشکم زده بود !یا خود خدا . چه زود اومد . ینی میتونم؟
وجدانم باز اومد وسطو گفت
اره که میتونی خره .یکم تلاش کن نشونشون بده دیییگههه.
سرمو گیج تکون دادم که لبخند زد و همینجور که ظاهرمو درست میکرد گفت
- حواست باشه دیگه ها .. نقشتون خراب نشه . توکه میدونم تو هنر بازیگری هری پاترو میزاری تو جیبت ,ولی به پا از ارسام شکه نشی که خیلی تابلو میشه .
یه چشمکم زد .
اومدم بگم منظورش چیه که با صدای یه خ
انم مسن جد بر جد اندردرون عمم تو گور لرزید !!(چی ؟؟! =|)
ترلانم نه گذاشت نه برداشت دستمو عین کش تنبون کشید سمت درو بلند گفت
- سسسسلااااام مجدد ! اینم عروسک ما نفس گلی . از الان بگم مهره مار داره هااااا.
منو میگی ؟؟کلا تو هنگ به سر میبردم که با حرف ارسام کلا رفتم تو کما !!
- سلام عسلم . چطوری خانومی ؟؟
منم دیدم عین مجسمه زل زدن به من .مثه اینکه باید شروع کرد . بله
نفس واررد میشود .
با ذوق ساختگی لبخند نازی زدم که چال گونم مشخص باشه و گفتم
-سسسلام . خوب هستید خانم تمجید ؟خیلی دوس داشتم ببینمتون . منو ارسام خیلی منتظر بودیم !
خوش اومدید
..
وااای که قیافه ی ارسام و ترلان دیدن داشت !
عوامل پشت صحنه لدفا فک ارسامو جمع کنین رو زمین کثیف نشه .
سعی میکردم کلا به قیافه ی مضحک و خنده دار ترلان و ارسام نگاه نکنم .
چشماشون از تعجب گرد شده بود
الان مثلا انتظار داشتن هول کنم خراب شه بعد کل کاسه کوزه ها رو تنهایی بشکنن سر من ! والا به من چه که نقشه بهم خورد ننش از ذوق تا اینجا پرواز کرد ؟؟؟ الان یه نفسی نشونشون بدم کف کنن . هنوز نفسو نشناختن.
این مامانشم که پشتش به اونا بود و زل زده بود به من .منم با لبخند نگاش میکردم که یهو با ذوق و خیلی باکلاس کشیدم تو ب*غ*لشو اروم فشارم داد .
منم لبخند کجی زدموب*غ*لش کردم .
خیلی مهربون بود . به ارسام با این اخلاق سگش نمیخورد این مامانش باشه .
با خوشحالی گفت .
- الهی فدات بشم عروسم . توکه عروس نیستی ! عروسکی.
ماشالا به سلیقه ی ارسامم !
حالا یکی بیاد منو بگیره
خدایی کاش میشد بگم پسره شما سلیقه نداره که کتی جون .
شانس داره ! میفهمی ؟ شانس .!!
@romangram_com