#درگیرت_شدم_پارت_110
دایی شاهینم!
هی سعی کردم صفته داییو روش نزارم اما نمیشه.
چی میشد مثل بیست ساله پیش میپریدم بغلشو گونشو بوس میکردم
اونم قربون صدقم میرفت؟!
کمی که اروم شدم اشکامو پاک کردم.
خداروشکر ارایشم ضد اب بود.
بعد چند دقیقه که اثار گریه از صورتم رفت به داخل ویلا رفتم.صدای اهنگ کر کننده بود.
همه وسط در حال رقصیدن بودند.
از گوشه رد شدمو روی صندلی هایی که کنار سالن چیده شده بود
نشستم.
یه شربت البالو هم برداشتمو یه ذره ازش خوردم. سعی کردم به
شاهینو پدرام فکر نکنم و موفق هم شدم.
به دورو اطراف نگاه کردم.
پرهام یه گوشه وایساده بودو سرش تو گوشی بود.
چندتا دختر هم دورشو گرفته بودنو نازو عشوه میومدن براش.
اعصابم خورد شد.
دلم میخواست برم تک تکه موهاشونو بکنم.
برای اینکه حواسم نسبت بهشون پرت بشه به تیپ پرهام نگاه کردم.
romangram.com | @romangram_com