#در_تمنای_توام_پارت_116
آلما با اخم گفت:بدون خداحافظی؟
-خواب بودین عمه!نگران نباش حالش بهتر شده میاد اینجا!
-خیلی خب عمه! اگه با من کار ندارین می رم پیش دایانا!
-با اینکه نزدیک ظهره اما خب برو زود برگردد ناهار بخوریم.
آلما صورت شهین را ب*و*سید و گفت:چشم عمه!
آلما چادر گل گلی سیاه و سفید عمه اش را از چوب لباسی برداشت ،سرکشید و با هیجان به سوی خانه ی آقا جان دایانا که همسایه دیوار به دیوار عمه اش بود رفت.
آلما به جلوی در رسید.ناخودآگاه لبخندی روی لبهایش نشست.هنوز هم وقتی به یاد آشنایی خود و دایانا می افتاد لبخند روی لبش جا خوش می کرد.شاید 5 سالش
بود که اولین بار به خانه پدربزرگ دایانا با عمه اش آمده بود.آنروز عروسک محبوبش را از دست داده بود,بغض کرده به اهالی خانه و عمه اش که مشغول حرف زدن
بودند می نگریست.
دایانا را دید که به همراه عروسکی در ب*غ*ل از آشپزخانه بیرون آمد.به نظر چند سالی از آلما بزرگتر می آمد اما لبخند شیرینی روی لب داشت.با دیدن آلما به سویش
آمد و گفت: یانندا اُتوروم؟ (من می تونم پیشت بشینم؟)
آلما کودکانه جواب داد: من نفهمیدم چی گفتی؟
دایانا خندید و گفت: ببخشید، عادت کردم. سلام من دایانام...
-منم آلما...
_چه جالب، میدونستی آلما به ترکی یعنی سیب؟
آلما جوابی نداد.
-چی شده چرا ناراحتی؟
آلما با بغض گفت:عروسکم موهاش کنده شده..کچل شده..دوسش ندارم.
دایانا خندید و گفت:این که ناراحتی نداره
بعد عروسک خود را به او داد و گفت:بیا مال تو.
-واقعا؟ مال من؟
-اره بگیرش.
آلما عروسک را گرفت و دایانا را ب*و*سید....از آن به بعد بود که هر سال که آلما به ارومیه با خانواده اش می آمد حتما به دایانا خبر می داد که بیاید و چند روزی را با هم
بگذرانند. و حالا عمه اش گفته بود که دایانا چند روزی است که به خانه پدربزرگش آمده است.
بیدرنگ زنگ را فشرد.شاید چند دقیقه نگذشته بود که در باز شد.داخل شد.دایانا را دید که با عجله در حالی که تاپ شلوارکی سفید سیاه به تن داشت به سویش می آمد.
لبخند زد و قدمهایش را تند تر برداشت.دایانا همین که خود را به او رساند سریعا ب*غ*لش کرد و گفت:آلما،عزیزم..خوبی؟
آلما محکم او را به خود فشرد و گفت:خوبم
از هم که جدا شدند آلما گفت:تو هنوز آدم نشدی با این ریخت نیای جلو در؟ شاید من یه مرد بودم؟
-اولا من اگه آدم شم که تو تنها میمونی، بعدشم تو این قحطیِ جنسِ مذکّر، آخه مرد کجا بود دخترِ خوب؟!! درضمن این لباسِ خونمه خو، چی کار کنم؟
romangram.com | @romangram_com