#چشمانی_به_رنگ_عسل_پارت_83

- برای انجام چه کاری این قدر خودتون رو به زحمت انداختین؟!

لبخندی زد:

- میخواستم رسما شما رو به منزلمون دعوت کنم تا هم پدر و مادرم با خانواده تون آشنا بشن و هم به این وسیله از زحماتتون تشکر کرده باشم .

شرمزده از اینهمه محبت و قدر دانی ، سرم رو پائین انداختم:

- خواهش میکنم؛ شما لطف دارید ! نیازی به تشکر نیست.ما که کاری نکردیم! حالا چه کمکی از من ساخته است؟!

لبخندش عمیقتر شد:

- اگه لطف کنید و آدرس منزلتون رو به من بدید تا حضورا خدمت برسم و شما رو دعوت کنم، ممنون می شم .


romangram.com | @romangram_com