#آلا_پارت_95

نگاهم رو ازش گرفتم به بیرون نگاه کردم، دستام از حرصی که از خودم داشتم می لرزید، خودمو توبیخ می کردم، لعنتی یه چیز حداقل جوابم رو بده ، زندگی لعنتی ...
- باشه، زندگی می کنیم،شبیه همه ...
سرم رو برگردوندم، شونه هام رو کمی جمع کردم، از حرفم خجالت کشیده بودم آروم نگاش کردم و عصبی ولی با تُن آروم زمزمه کرد : حق نداری مسائل خصوصی بینمون رو به حاج بابام بگی، من خودم صحبت می کنم، تو بیخود صحبت می کنی، به کسی نباید بگی دکتر چی گفته، یه دکتر حرف زده، فقط یه دکتر ...
گوشی من زنگ خورد به کیفم نگاه کردم و سردار گفت : حتماً مادرم اینان .... ماشین رو روشن کن، من جواب میدم ...
«اومدم بگم "نه" شاید کمال زاده باشه» بعد اون وقت... نذاشت فکرم به اتمام برسه با تعجب گفت : کمال زاده کیه !؟
- چیز ... یکی از مدیرای تولیدی.
سردار - تولیدی؟ مگه تو با تولیدی کار میکنی؟
- مانتو قبلا طراحی کرده بودم ...«تماس قطع شد، صدای مسیج اومد، قلبم هری ریخت، کمال زاده است؟ چی زده؟»
سردار شاکی ... شاکی ... شاکی مسیج رو خوند. «عزیزم چرا تماس هام رو دیگه جواب نمی دی؟؟»
-چیزه بابا این یارو ...
سردار داد زد : عزیزم؟ دیگه جواب نمیدی؟ این مرتیکه کیه؟
- تو از کجا اصلا می دونی اصلاً مَرد... زنا به هم میگن عزیزم ...
سردار سری تکون داد و گفت : زنا دیگه هان؟ این گوشی رو باز کن. اصلاً چرا گوشیت رمز داره؟
- وااا! گوشی تو هم رمز داره.« بلندتر گفت:»
سردار - گوشی تو چرا داره؟
-چون گوشی تو داره.
سردار - من رمزش رو برمیدارم، پانته آست دیگه ، تو می دونی، اصلاً تو زندگی تو چه خبره، گفتم اینو باز کن.
- یارو اُسکوله!
سردار - اسکوله؟ من اسکول نشون تو هم میدم، فکر کردی اومدی سیزده به در؟ سردار سرش اونور گرمه با این و اون حرف بزنی؟
یکه خورده نگاش کردم و شاکی گفتم : چی میگی بابا !؟ یارو از این فازیاست دو بار جواب ندم فازش می پره.
سردار - نه تو نفهمیدی من چی گفتم. بزن کنار اینو باز کن.
- سردار! ای بابا تو چرا اینطوریِ!
سردار - گفتم بهت با غیرت من بازی نکن، یه مرد بهت میگه "عزیزم". غلط می کنه. تو چیکار کردی که اون بهت میگه "عزیزم"؟
«با چشمای گرد نگاش کردم و گفتم»: من!؟ من بلد بودم تو رو تو خونه ات بند می کردم.
«با اخم نگام کرد و گوشی رو طرفم گرفت و گفت»: باز کن.

@romangram_com