#آدم_میشوم_اگر_تو_حوای_من_باشی_پارت_140

خدا تورو برای من فرستاد.
بغض داشت خفم میکرد.
زیر لب گفتم:
_حوا برگرد برگردبه کسی مثل تو میگن فرشته
فرشته ی نجات،فرشته ی نجات
تو جون ازم بخواه،اونم کمه برات.
زیرلب گفتم:
_فرشته من فرشته نجات من طاقت بیار فرشته من.
زدم اهنگ بعدی با شنیدنش داغ دلم تازه میشد.
تو که نیستی پیشم
هرچی میگم،به هرکی میگم که با من بمونه میذاره میره از دل من
دیوونه میشم،توی خیابون تنها میمونه دستای سرد و عاشق من.
چند تا کوبیدم رو فرمون و با بغض داد زدم:
_خدا کجایی پس تو؟کمکم کن،خدا کمک کن که طاقت بیاره.
تو میتونی بمونی
میتونی بسازی
منو اونجوری که حسودن بشن ادمای این شهر
قول بده بمونی
قلبمو بسازش
فقط تو میتونی منو اروم کنی بسه دیگه اینقدر...
*
قلبم خیلی درد میکرد،خیلی نا اروم بود.دستمو گذاشتم روشوفشارش دادم و زیر لب نالیدم:
_اروم بگیر لعنتی.

romangram.com | @romangram_com